با تکیه زدن سرپرست وزارت بهداشت بر کرسی وزارت، بیم و امیدی توأمان برخی دوستداران محیط زیست کشورمان را در بر گرفت؛ دو حوزه کاری به ظاهر بی ربطی که وزیر فعلی بهداشت، از معدود افرادی در کشورمان است که توان مرتبط کردنشان با یکدیگر را دارد!
به گزارش «تابناک»؛ کمتر از دو هفته پیش، زمانی که سرپرست وزارت بهداشت در بیستمین همایش ملی صنعت و خدمات سبز در سالن همایشهای سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان حضور یافت تا برای حضار سخنرانی کند، کمتر کسی تصور میکرد، صحبت به یکی از علاقه مندیهای شخصی وی برسد که از دید عموم مذموم است، اما خیلی زود این گونه شد.
سعید نمکی که فردی شکاردوست شناخته میشود و در سالهای اخیر ثابت کرده علاقمندیاش به این مقوله به قدری زیاد است که قصد رقم زدن تغییراتی اساسی در حوزه شکار در کشورمان دارد، مقابل چشمان دست اندرکاران «حفاظت» از محیط زیست کشور و میهمانان این سازمان، مثالی زد که بسیار عجیب و تأمل برانگیز بود.
او که ظاهرا قصد داشت از مشکلات نظام سلامت در کشور برای حاضران همایش ملی صنعت و خدمات سبز سخن بگوید، در بخشی از سخنانش به شکار گریزی زد و گفت: «شکارچیان میگویند، اگر میخواهی پرنده را بزنی، باید جلویش را نشانه بگیری و اگر خودش را نشانه بگیری، گلوله به جای خالی پرنده خواهد خورد. در نظام سلامت ما همیشه به جای خالی میزنیم.»
چرا وزیر شدن «سعید نمکی» خبر خوشحال کننده یا هراسآوری است؟!
***
اما سعید نمکی کیست و شکاردوست بودن وی از کجا بر همگان مشخص و مسجل شده است؟ آیا به صرف مثال عجیبش است که این سخنان مطرح میشود یا در کارنامه و سوابق کاری وی چیزهایی وجود دارد که او را به محیط زیست گره میزند و ابهام آفرینی میکند؟
بیایید به جای پاسخ مستقیم به این پرسش ها، ماجرا را به شکل دیگری پیگیری کرده و کمی در برخی از فعالیتهای سعید نمکی در سالهای گذشته دقیق شویم. فعالیتهای فردی که اصالتا اهل یزد است و قبل از آنکه عیسی کلانتری سکاندار هدایت سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان شود، با همراهی جمعی از دوستانش کوشید تا یزد را به قطب شکار در ایران تبدیل کند.
تلاشهایی که با حضور کلانتری شتاب گرفت تا اکنون یزد با سیزده قرق فعال و هفده پرونده در حال بررسی، پیشروترین استان کشورمان در شکارفروشی باشد و به زودی ۳۰ درصد از خاک آن به قرق تبدیل شود؛ اتفاقی که نتیجه تلاشهای مدیرانی چون نمکی و دوست نزدیک وی، مهدی تیموری، رئیس وقت اداره حیات وحش یزد و یکی دو تن دیگر است.
دوستیهایی که بعد به دیگر عرصههای حیات وحش کشور نیز سرایت و در این تسری، نمکی نقش مهمی ایفا کرد؛ نقشی که به واسطه سمت مهم وی صورت میپذیرفت. او معاون سازمان برنامه و بودجه بود و به باور برخی، در نهایت به واسطه همین معاونت بود که به سمت سرپرست وزارت بهداشت برگزیده شده و به عنوان گزینه رئیس جمهور برای وزارت بهداشت معرفی شد و به این مهم رسید.
چرا وزیر شدن «سعید نمکی» خبر خوشحال کننده یا هراسآوری است؟!
***
خب که چه؟ اکنون که یزد پر شده از قرقهای اختصاصی که شکارفروشی بخشی از کار روزمره و همیشگی شان است و قرار است این قرقها به زودی آنقدر زیاد شوند که از کوچه خیابانهای تاریخی و ثبت جهانی یزد به هر سمتی که رانندگی کنی، به ساعت نرسیده به یک قرق رسیده و با ممانعت قرق بانان مواجه شوید؛ گفتن این حرفها حالا چه فایدهای دارد؟
برای رفع این دست تردیدها، باید از یزد و مرکز ایران به شمالیترین نقطه کشور رفته و رویدادهای به وقوع پیوسته در پشت پرده مدیریت یکی از نابترین پناهگاههای حیات وحش در منطقه خاورمیانه را مرور کنیم؛ قدیمیترین پارک ملی ثبت شده در کشورمان یعنی پارک ملی گلستان؛ پناهگاهی که نام استان گلستان از آن وام گرفته شده و ظاهرا مورد علاقه نمکی و دوستانش است!
پناهگاهی که به تازگی یک اتفاق بدیع در مدیریت آن رخ داده، به این صورت که برای نخستین بار حکم رئیس آن توسط رئیس سازمان حفاظت محیط زیست یعنی عیسی کلانتری امضا شد؛ حکمی که برای فردی صادر شده که بالاتر از سوابق کاری و دوستی وی با نمکی سخن گفتیم: مهدی تیموری. مقدمهای برای طرح دوباره نام نمکی و ایدههایش درباره شکار، این بار در گلستان.
رویدادی که خیلی زودتر از آنچه پیش بینی میشد با حضور نمکی و سخنرانی وی در مراسم معارفه تیموری به وقوع پیوست تا همگان دریابند ایده ایشان برای پارک ملی گلستان، برنامهریزی استقلال این پارک ملی از اداره کل استان و سازمان است که در زیرمجموعه این استقلال، دایر کردن قرق های اختصاصی در این پارک ملی هم دیده شده؛ برنامه ریزیهایی که بهتر است توضیحات تکمیلی در خصوص آن را به آینده واگذار کنیم!
چرا وزیر شدن «سعید نمکی» خبر خوشحال کننده یا هراسآوری است؟!
***
اکنون زمان آن رسیده که به پرسشهای متفاوتی برسیم؛ اینکه با توجه به رأی امروز مجلس شورای اسلامی به نمکی و تکیه زدن وی بر کرسی وزارت، راه نمکی و محیط زیست از هم جدا و ارتباط وزیر بهداشت و شکار، به مثالهای عجیب محدود خواهد شد یا قرار است با وزیری مبسوط الید روبه رو باشیم که اگر عیسی کلانتری و دیگر مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست بخواهند هم نمیتوانند جلوی ورود پرقدرتش به عرصه حیات وحش را بگیرند؟
پرسش هایی که امیدواریم پاسخ آن از جنس جدا شدن راه نمکی از حیات وحش و ایدههای تشکیل قرق و شکارفروشی و حتی نشانه روی گونههای حیات وحش باشد، نه هراسی که با سرپرست شدن وی در وزارت بهداشت هم بر دل بسیاری از دوستداران حیات وحش و محیط زیست کشورمان افتاده بود و حالا با وزیر شدن وی تشدید شده است!