سه سال پیش، ایران و قدرت های جهانی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را به اجرا درآوردند و برنامه تسلیحات هسته ای این کشور را در ازای برداشتن تحریم ها کاهش دادند. این قرارداد همچنان به قوت خود باقی است؛ اما فقط تا الان. نشانه های رو به رشدی از خستگی و نا امیدی دولت های امضا کننده در تلاش برای جلوگیری از فروپاشی برجام، پس از خروج ایالات متحده از آن در ماه می گذشته وجود دارد.
در این شرایط، برای ذینفعان این معامله مهم است که به یاد داشته باشند، چرا این قرارداد ارزشمند است: برجام محصول بیش از یک دهه مذاکره است. غرب نگرانی داشت که برنامه هسته ای در حال گسترش ایران، خطر اصلی اشاعه هسته ای را ایجاد کند. بیشترین موضوع دردسرساز برای اروپا، این امکان بود که ایالات متحده، اسرائیل یا هر دو حمله نظامی را به کشوری با 80 میلیون تن آغاز کند. پس از تهاجمات افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003، اروپایی ها می خواستند از بی ثباتی بیشتر در همسایگی خود جلوگیری کنند.
برجام برای همه طرف ها ناقص است؛ اما پیرامون یک سازش سیاسی شکل گرفته است که به نگرانی های اصلی ایران و P5 + 1 (آمریکا، فرانسه، انگلستان، چین، روسیه و آلمان) مربوط می شود.
بر پایه برآوردهای ایالات متحده، برجام دوره زمانی را که ایران برای تولید یک بمب هسته ای ـ زمان گریز ـ نیاز دارد، از دو یا سه ماه تا تقریبا یک سال افزایش داده است. در عوض، تهران از تحریم های مربوط به برنامه هسته ای سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکا معاف شد؛ هرچند دوباره ایالات متحده تحریم هایی را که ابتدا تحت برجام لغو شدند، اعمال کرد، سازمان ملل و اتحادیه اروپا از انجام این کار خودداری کرده اند.
چرا برجام برای اتحادیه اروپا اهمیت دارد؟ / صبر ایران برای همیشه دوام ندارد
تحت مفاد برجام، ایران 98 درصد از اورانیوم غنی شده خود را از کشور خارج، سطح غنی سازی اورانیوم را در 3.67 درصد محدود و دوسوم از سانتریفیوژ های نصب شده خود را حذف می کند. همچنین توافق می شود، سایت غنی سازی فردو را به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل و راکتور آب سنگین اراک را دوباره طراحی کند و بازرسان بین المللی را با دسترسی گسترده تر به تأسیسات هسته ای خود راه دهد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA)، که نظارت بر برجام را بر عهده دارد، در بیش از ده گزارش تأیید کرده که ایران همچنان به این قرارداد متعهد است. این کشور این کار را به رغم لغو مسئولیت های ایالات متحده تحت نظر رئیس جمهور دونالد ترامپ انجام داده است. ترامپ از این توافق خارج شد؛ به رغم آنکه نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده بر نتایج آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران صحه گذاشتند.
علاوه بر منافع هسته ای، برجام گشایشی سیاسی برای غرب و ایران ایجاد کرد تا به تدریج خصومت متقابل خود را در مورد مسأله هسته ای کاهش دهند و شاید بتواند در نهایت به عادی کردن رابطه خود کمک کنند.
این عادی شدن روابط، نتیجه ای است که دشمنان ایران در خاورمیانه بیشترین ترس را از آن دارند. بنابراین، اسرائیل و عربستان سعودی تلاش های خود را برای تشدید سقوط برجام افزایش داده اند. خروج ایالات متحده از توافق و مقابله با آن با فشار حداکثری ـ همان طور که ترامپ می گوید ـ هدیه ای به این اردوگاه و تندروها در تهران است که هر یک می خواهند روابط بین ایران و اروپا را تضعیف کند.
اروپا با فشار رو به افزایشی از سوی ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی مواجه است تا روابط خود را با ایران در تمامی سطوح پایین آورد و به قطار فشار حداکثری بپیوندد. نشست خاورمیانه ای ـ که به طور مشخص بر ایران تمرکز دارد ـ نشان می دهد، قرار است ایالات متحده و لهستان در ماه آینده در ورشو میزبانی کنند، بخشی از این استراتژی است تا مانعی را بین اروپا و ایران بگذارد.
تا کنون و به رغم مشکلاتی که برجام با آن روبه رو بوده، افزایش فشار ایالات متحده و فشارهای اخیر در رابطه با روابط با ایران، دولت های اروپایی و اتحادیه اروپا همچنان با تهران همکاری کرده اند. تعهد سیاسی قوی اروپا در مورد توافق هسته ای، که نباید به تعهد برای ایجاد اینستکس که برای تسهیل تجارت با ایران طراحی شده است، ختم شود، یکی از عوامل کلیدی در ادامه تعهدات این کشور در برجام است.
با توجه به شدت آخرین تحریم های ثانویه ایالات متحده، ایران احتمالا تنها در صورتی به پیروی از توافق هسته ای ادامه خواهد داد که اروپا، چین و روسیه، دلایل قابل ملاحظه ای برای این کار به ایران ارائه دهند. نشانه های رو به رشدی وجود دارد که صبر ایران برای همیشه تداوم نخواهد داشت، به خصوص با توجه به این که فروش نفت این کشور، یعنی مهمترین منبع درآمد این کشور، تقریبا 60 درصد کاهش یافته است.
در نهایت، همه امضاکنندگان برجام متوجه شده اند که این توافق، تنها زمانی عمل خواهد کرد که ایالات متحده دوباره به آن بپیوندد، یا حداقل تحریم های ثانویه خود را در مورد شرکت های خارجی که با ایران کار می کنند، لغو کند. تا آن زمان، اروپا باید تلاش های خود را برای ابقای برجام حفظ کند. چین هم به جای اینکه منتظر بماند تا بتواند از اینستکس اروپایی بهره مند شود، باید به کاهش اخیر تجارت در ایران توجه کند.
سقوط برجام باعث ایجاد خطر واقعی درگیری های نظامی در خاورمیانه خواهد شد. در واقع، شخصیت های با نفوذ در دولت ترامپ، به ویژه مشاور امنیت ملی جان بولتون، مدت ها از اقدام نظامی آمریکا علیه ایران حمایت کرده اند. همان طور که تاریخ اخیر نشان می دهد، چنین مداخلاتی برای اروپا، هزینه فراوانی به همراه خواهد داشت؛ این نتیجه ای است که اروپا باید همه کارهایش را انجام دهد تا از آن اجتناب کند.